خوب ! ء
امروزدنبال جاده بودم . كه همين طوري برم . برم و به هيچ چيز فكر نكنم . يه جاده اي پيدا كردم كه اسمشو هم نميدونستم و لي تموم نشدني بود .
تمام عكس ها رو هم از تو ماشين گرفتم . حوصله نداشتم پياده شم . تنها بودم . ء
تمام عكس ها رو هم از تو ماشين گرفتم . حوصله نداشتم پياده شم . تنها بودم . ء
ميدوني اين عكس كجاست ؟؟ اون ساختمون با اون منبع آب سفيد كه به زحمت ديده ميشن .ء.
. تقريبا يك ساعت تو راه بودم
ولي برگشتم . نخواستم .ء
از اين ترسيدم كه جاده تموم شه . ترسيدم نا اميدم كنه
اينم يه روستا بود كه خوب معلوم نيست تو عكس
ولي من نا اميد نميشم !!
تو چي ؟ ميخواي نا اميدم كني ؟؟