نور پردازي در 60 دقيقه!!!!؛


شانزده شهريور 87

امروز محمدرضا زنگ زد گفت ميبينم كه ميخواي بعد از ظهر بياي خونه ي ما !!؛
گفتم بيام ؟؟
گفت خوب بيا ديگه . دلم تنگ شده
ساعت 6 رسيدم . اول مثل هميشه كامپيوترشو كه اصلا روشن نميشد درست كردم . بعد كاراي جديد ساليد وركزمو ديد . سپس ! گفت آقا تو ميتوني يه فكري برا نور اتاق من بكني ؟
hosEEEle nadaramگفتم باشه . الان ولي به دلايلي ديگه چيزي نميسازم !؛
گفت من راستش مهمون خارجي دارم . ميخوام اين اتاقم شيك شه
مهمون فرانسوي داشت.آشناي خانوادگي بود
گفتم خوب تا كي وقت هست ؟
ممممم .... تا يه ساعت ديگه ....؛
خوب چرا الان ميگي ؟؟؟
دست به كار شدم . يك عمليات 60 دقيقه اي داشتيم !!؛
بهش گفتم تا من ميرم خونه و كارمو شروع ميكنم تو هم برو سريع وسايلي كه ميگم بخر
سريع اومدم خونه و اينا رو آماده كردم:؛


تو ماشين ، پشت چراغ

بعد رسيدم خونش و شروع كردم . نصبش زياد طول نكشيد

قبلا يه پايه ساختم . تا مكعب كاغذي رو روش بذارم

يه چراغ رو ميزي

و يه چراغ سقفي !!!؛


وقتي كار تموم شد . مثل پت و مت واستاده بوديم نگاه به هم كرديم . بعد چند مدل نور رو امتحان كرديم.نتيجه كار بد نشد واقعا.اصلا فكرشم نميكردم يه ساعته بتونم اين كارو بكنم . مخصوصا با حالي كه الان دارم . اما خوب ميدونم خواستن توانستن ميباشد

زيباست . نور زيباست...؛

پا نوشت:

. حسوديت نشه . برا تو هم همون اول اول يكي ساخته بودم . ولي هنوز هيچ كس نديده .حتي نورشم كسي نديده.قرارم نيست ببينه